خلاصه داستان: در حالی که کانو و اژدها سیاه در سراسر جهان ویران می شوند ، یک جنگجوی جوان به نام کنزی باید از محدودیت های خود بالا برود و تهدیدی را که از جهان خارج می شود ، بالا ببرد.
خلاصه داستان: اتو یک بدخلقی است که به دنبال از دست دادن همسرش از زندگی خودداری کرد و می خواهد همه این موارد را پایان دهد. هنگامی که یک خانواده جوان در این نزدیکی حرکت می کنند ، او با بازی خود در ماریسول سریع روبرو می شود و منجر به دوستی می شود که دنیای او را به وجود می آورد.
خلاصه داستان: پیتر کوئل هنوز هم از دست دادن گامورا ، تیم خود را برای دفاع از جهان و یکی از خودشان تجمع می کند - مأموریتی که در صورت عدم موفقیت می تواند به معنای پایان نگهبانان باشد.
خلاصه داستان: خانواده ای دعوت می شوند تا یک آخر هفته کامل را در خانه ای تنها در حومه شهر بگذرانند، اما همانطور که آخر هفته پیش می رود، متوجه می شوند که جنبه تاریکی در خانواده ای نهفته است که آنها را دعوت کرده است.
خلاصه داستان: ویلی ونکا جوان و فقیر با رویاهای باز کردن مغازه ای در شهری که به شکلات هایش معروف است، متوجه می شود که این صنعت توسط کارتلی از شکلات سازان حریص اداره می شود.