خلاصه داستان: پس از پیامدهای جنگ ، دختر جوانی که به عنوان یک ابزار "برای جنگ" مورد استفاده قرار گرفت ، زندگی می کرد. با زخم های سوختگی ، او به گذشته خود برمی گردد تا احساس واقعی اصلی ترین ها را احساس کند ، "من تو را دوست دارم."
خلاصه داستان: هنگامی که به قهرمان پسر شظم پیشنهاد می شود که به لیگ عدالت بپیوندد ، او نسبت به آن تمایلی ندارد ، اما وقتی رقبای وی جامعه هیولا لیگ را در معرض خطر قرار می دهد ، تنها کسی است که می تواند آنها را نجات دهد.